آمار بازدید
بازدیدکنندگان تا کنون : ۱۴۶٫۷۸۰ نفر
بازدیدکنندگان امروز : ۷۵ نفر
تعداد یادداشت ها : ۴۷
بازدید از این یادداشت : ۲٫۳۳۵

پر بازدیدترین یادداشت ها :

 

          دوست دارم نخستین یادداشتم را در حلقهٔ کاتبان با یادی هر چند مختصر از نخستین استاد تاریخم آغاز کنم؛ کسی که شاید با کاشتن بذر دوستداری تاریخ در ذهن و دل من و  نسلی از شاگردان خود راه نو و شوق انگیزی را پیش چشم ما گشود و دلبستگی شگرفی را پدید آورد که تا امروز پایدار مانده و افزون شده است. آغاز سال تحصیلی سال 1360-1361 بود. من دانش آموز سال سوم دبیرستان ابوریحان تهران بودم در رشته ی اقتصاد اجتماعی. زنگ تاریخ که شروع شد، مردی به کلاس درس ما آمد که از همان آغاز رفتارش برای ما متفاوت و توجه انگیز بود. بسیار جدی و مصمّم به نظر می رسید. به کلاس که وارد شد، کت خود را از تن بیرون آورد و روی میز کوچک کنار کلاس تقریباً پرتاب کرد؛ ساعت مچیش را هم در آورد و کنار کتش انداخت و با لهجه ی اراکی خود درس را آغاز کرد. بسیار پر حرارت و پرشور سخن می گفت و همه را مات و مبهوت خود کرده بود.
   سخنش در این زمینه بود که وقوع هر رخدادی در جهان دارای علّتی است و هیچ پدیده ای بدون علّت نیست.برای این سخن نیز مثال های فراوان آورد؛ از همه جا و همه کس مثال می آورد و با مثال هایی بسیار ساده بحث و استدلال می کرد.تمام ساعت درس در همین زمینه گذشت و در پایان گفت: تاریخ یعنی همین؛ یعنی اینکه شما بدانید هر رخدادی علّتی دارد و به دنبال شناخت و درک این علّت ها باشید.
   کلاس که تمام شد من و بسیاری از همکلاسی هایم احساس کردیم در درونمان چیزی عوض شده است. حس می کردیم اتفّاقی افتاده است که نمی دانیم چیست. زمان که گذشت حس کردیم آن روز در زنگ تاریخ بذری در روح ما کاشته شد و خود او هم کوشید آن بذر را مراقبت کند و بپرورد. کوشش من و  چند دانش آموز دیگر سبب شد بازخورد تلاش خود را ببینیم؛ استاد دو کتاب به ما جایزه داد با نوشته ای در صفحه ی نخست یکی از آن کتاب ها: نظر به تلاش و جدیّتی که در درس های تاریخ و جغرافیا از خود نشان اده اید، این کتاب به همراه یک جلد اطلس جغرافیایی به شما اهداء می گردد. امید است که با تلاش و کوشش هر چه بیشتر بتوانید گام های موثری در جهت اعتلای شرافت و سعادت انسانی و خدمت به‌مردم جامـعه و وطن خود بردارید(23/11/61). احمد‌توکّلی‌بیدهندی
   نام استادم آقای احمد توکلی بیدهندی و آن زنگ تاریخ را در تمام این سال ها همانند گوهری گرانبها در حافظه و دلم حفظ کرده ام. بارها از او نزد استادان و دوستانم یاد کرده ام و او را به عنوان معلمی بزرگ ستوده ام. رشته ی اصلی آقای توکلی جغرافیا بود. گاهی او در کلاس کتاب و درس را کنار می گذاشت و مباحثی را مطرح می کرد که برای ما بسیار جذّاب بود.یک بار ذرمورد مشکل آب در ایران صحبت کرد و در پایان آن بحث؛ همه چنان تحت تأثیر قرار گرفته بودیم که آرزو می کردیم کاش می شد راهی برای جلو گیری از هرز و هدر رفتن منابع آب کشور یافت. وقتی از او می پرسیدیم برای حل این مشکلات چه می توان کرد تنها پاسخ او این بود که درس بخوانید و بس؛ خود راه آن را خواهید یافت.
  
بعد ها وقتی دانستم که استادم دکتر هادی عالم زاده یکی دو سال بعد به عنوان دبیر ادبیات فارسی به دبیرستان ابوریحان رفته و با آقای توکلی همکار بوده است، فرصت را غنیمت دانستم و از او سراغش را گرفتم.دانستم که با معرفی دکتر عالم زاده با گروه فرهنگی آذر و همچنین گروه جغرافیای دائرة المعارف بزرگ اسلامی همکاری کرده است.در مجلدات نخستین آن دانشنامه نام احمد توکلی بید هندی را می توان یافت: در مجلّد سوم با عنوان نسخه پرداز؛ در مجلّد چهارم با عنوان دستیار بشش ویرایش و چاپ و نسخه پرداز و در مجلّد پنجم هم با عنوان دستیار بخش ویرایش و چاپ، نسخه پرداز و مولف.در همان مجلّد پنجم هم مقاله ای  با عنوان «ابو حفص عمر بلّوطی» به قلم او به چاپ رسیده است. پس از آن هم دیگر نامی از او در دائرة المعارف بزرگ اسلامی نیست آخرین خبر این بود که او برای زندگی نزد دختـرش به آمریکا رفته ودر آنجا ماندگار شده است.
  
احمد توکلی بیدهندی انسانی مسئول و پرتلاش بود که با دلسوزی و مهر فراوان درس می داد و شمار زیادی از شاگردان خود را به تاریخ و جغرافیا دلبسته کرد.نمی دانم امروز او کجاست. هر جا هست امیدوارم تندرست باشد و بداند شاگردان او حق بزرگی و بزرگواری و محبت و دلسوزی اورا می شناسند ویاداورابزرگ‌می‌دارند.

آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست

هر کجا هست خدایا به‌ســــــــلامت دارش

 

 

 

 

 




دوشنبه ۷ خرداد ۱۳۸۶ ساعت ۲۳:۵۵
نظرات



نمایش ایمیل به مخاطبین





نمایش نظر در سایت

اریا
۲ مرداد ۱۳۸۶ ساعت ۰:۲۰
عالی