جنبش نقطویّه یکی از مهمترین جریان‌های فرقه‌ای و یکی از دراز دامنه‌ترین جنبش‌های سیاسی اجتماعی ایران عصر صفوی به‌شمار می‌‌آید. به‌رغم گستردگی تکاپوهای نقطویان، در منابع تاریخی دوران آگاهی‌های بسنده‌ای دربارهٔ آنان به‌دست داده نمی‌شود. اشاره های پراکنده در منابع چنان درپردهٔ ابهام و غیر مستقیم است که این اندیشه را به ذهن راه می‌دهد که شاید نویسندگان و قلم به‌دستان دوران حق نداشته‌اند دربارهٔ نقطویان به‌صراحت بنویسند و اظهار نظر کنند. چنین تصوّری با برخی ملاحظات نمی‌تواند درست باشد؛ نخست اینکه اگر بتوان چنین اندیشه‌ای را به ذهن راه داد باید دردوران حکومت شاه عباس یکم آن هم از سال 1002هجری قمری به بعد که حکومت از اقتدار سیاسی درخوری بهره‌مند است و نقطویان نیز سرکوب شده اند، چنین سیاستی اتخاذ شده باشد. دو دیگر اینکه در همان روزگار نیز منابع تاریخی در ذکر وقایع مربوط به نقطویان با محدودیتی روبرو نبوده اند و در منابعی چون نقاوة‌الآثار فی‌ذکرالاخیار محمود بن هدایت‌الله افوشته‌ای نطنزی  و نیز تاریخ عالم آرای عباسی اسکندر بیگ منشی ترکمان به صراحت از جنبش نقطویّه و سرکوب آنان از سوی شاه عباس یکم سخن رفته است. با این حال گاهی درمنابع با پوشیده‌گویی‌ها و پنهان کاری‌هایی در اشاره به نقطویان روبرو می‌شویم که نمی‌توان برای آن  توجیه مشخصی یافت.

  یکی از این موارد در کتاب تکملة‌ الاخبار اثر عبدی بیگ شیرازی شاعر و مورّخ پرکار دوران شاه طهماسب صفوی آمده است. عبدی بیگ، آنجا که از شورش اولامه سلطان تکلّو سخن می‌راند، اشاراتی درخور تأمل دارد. پس از سرکوبی تکلّویان و فرونشاندن «آفت تکلّو» توسط طهماسب یکم که در صدد بود دست سران قزلباش را از حکومت کوتاه کند و افزون بر نام شاهی، اختیارات و اقتدار آن را نیز فرادست آورد، اولامه سلطان تکلّو سر به شورش برداشت.  عبدی بیگ می‌نویسد که چون شاه طهماسب تصمیم گرفت به خراسان لشگرکشی کند، حکم کرد اولامه سلطان که امیرالامرای آذربایجان بود با سیصد تن به سوی خراسان رود(عبدی بیگ شیرازی، تکملة الاخبار، به‌کوشش دکتر عبدالحسین نوائی، تهران، 1369خ، ص71). چنین حکمی، درست درهنگامهٔ سرکوب تکلّویان، به معنای برکناری اولامه سلطان از امیرالامرایی آذربایجان بود و سرپیچی و شورش وی را در پی داشت. او به تبریز آمد و در آن شهر دست به غارت گشود و چون از شهر بیرون رفت:

«... بعضی از مردم طایفهٔ سارولو – که به الحاد و زندقه معروف و مشهور بودند و از غایت وقاحت اباحت مناکح خود را از یکدیگر دریغ نمی‌داشتند و بدین سبب ملقب به یارلر بودند ـ برگزیده، امارت داد و جمعی کثیر به هم رسانید. چون این خبر بعد از قرار اردو و رفع فتنهٔ تکلّو و انجام یافتن مهمات پایهٔ سریر اعلی از نصب امرا و وزرا به سمع اشرف رسید، جانقی امرای مجدد بر این قرار یافت ... ایلغار بر سر اولامه برده او را و رفقای او را به سزا رسانند»(همو، ص72).

   تا اینجا موضوع با نقطویان ارتباطی ندارد؛ این دشنام‌ها در منابع نسبت به پیروان فرقی چون اسماعیلیه و حروفیه نیز داده می‌شد و اساسا‍ً می‌توان آن را به عنوان پرخاش یک مورخ نزدیک به دربار صفوی نسبت به شورشیان توجیه کرد. موضوع زمانی جالب توجه می‌شود که اولامه سلطان با شنیدن خبر عزیمت شاه طهماسب به سوی تبریز را گریز در پیش گرفت و همچنین«جمیع مردودان و مطرودان که درتبریز جمع شده بودند از شهر بیرون جسته راه روم پیش گرفتند»(همو، ص79).روشن است که تعبیر«مردودان و مطرودان» دلالت دارد بر پیروان محمود پسیخانی گیلانی که پس از رانده شدنش از محضر فضل‌الله استرآبادی وی را محمود مردود مطرود خوانده بودند. این اشاره نه تنها اشارات پیشین را معنا دار می‌کند، بلکه می‌تواند حکایت از آن داشته باشد که در این اثنا نقطویان دیگری نیز به اولامه پیوسته‌اند.

   پرسشی که بنده نتوانسته‌ام پاسخ قانع کننده‌ای برای آن بیابم این است انگیزهٔ این مایه پنهان‌کاری و در پردهٔ ایهام و ابهام سخن گفتن چیست؟ اگر عبدی بیگ درصدد است شورشیان را دشنام دهد و آنان نقطوی بداند، چرا آشکارا سخن نمی‌گوید؟ به هرحال حکومتگران در سراسر تاریخ ایران بهانه‌هایی برای سرکوب مخالفان خود داشته‌اند؛ زمانی موضوع ارتباط با دربار فاطمیان مصر مطرح بود و اتهام قرمطی بودن؛ زمانی نیز ارتباط با دربار ممالیک بهانهٔ سرکوب و کشتار مخالفان بود و در این دوران نیز اتهام نقطوی بودن می‌توانست بهانه‌ای برای سرکوب باشد. البته باید به این نکته توجه داشت که ماجرا در دههٔ نخستین حکومت طهماسب روی داده و در این زمان شاید هنوز موضوع نقطویان دست کم برای حکومت او به‌صورت جدی مطرح نبوده باشد. آیا عبدی بیگ در صدد است بی‌آنکه به‌ نقطویان اشاره‌ای کند، با رمز نویسی  برای دستیابی به حقیقت سرنخ‌هایی را در اختیار خوانندگان خود قرار دهد؟ شاید موضوع جنبش نقطویّه حتی در این زمان به مراتب بیش از آنچه در منابع تاریخی دوران بازتاب دارد، برای حکومت صفوی مطرح بوده و اهمیت داشته‌است؟ شاید اگر بدانیم که چنین رمزنویسی‌هایی دربارهٔ نقطویان در دوران شاه اسماعیل یکم نیز نمونه دارد، بتوانیم قدمی‌به پاسخ دادن به آن پرسش نزدیک‌تر شویم.     

 

 

 

 

چهارشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۸۶ ساعت ۱۷:۳۲