هفتمین کنفرانس دو سالانهی ایرانشناسی به همت انجمن بینالمللی مطالعات ایرانی (ISIS) از سیو یکم جولای تا سوم آگست در تورنتوي کانادا مرکز ایالت اونتاریو برگزار شد. ریاست این کنفرانس را دکتر نسرین رحیمیه بر عهده داشت؛ دکتر محمد توکلی مدیر آن بود و دکتر منصور بنکداریان مدیر اجرایی آن بود. این هر سه تن از استادان دانشگاه تورنتو هستند و از یاران نزدیک انجمن بینالمللی مطالعات ایرانی بهشمار میآیند و برای برگزاری هرچه بهتر این کنفرانس تلاش گسترده و چشمگیری کردند و کاری بزرگ را به سامان رساندند.
در خلال این چهار روز 60 نشست در 7 سالن محل برگزاری کنفرانس (Park Hyatt Hotel) و یک نشست نیز در محلی دیگر (Roy Thomson Hall) برگزار شد. نشستها در یک برنامهی فشرده در 6 وقت کاری در روز برگزار میشد و جز یکی دو سخنرانی بقیه به زبان انگلیسی ایراد شد و بحث و بررسیها نیز به زبان انگلیسی بود. در هر روز، علاوه بر نشستهای علمی، یک نشست بحث آزاد یا کارگاه آموزشی و یک مراسم اهدای جوایز ویژهی انجمن مطالعات ایرانی نیز برگزار میشد. گل سر سبد برنامههای کنفرانس، اجرای برنامهی کنسرت هزارهی شاهنامه بود که توسط ارکستر سمفونی تورنتو برگزار شد و با نقالی استاد مرشد ولیالله ترابی همراه بود و من مستقلاً در وبلاگم پستی را به آن اختصاص دادهام.
هر چند استادان مختلف ایرانشناس سراسر جهان از جمله ایران کانادا، امریکا، اروپا، اقیانوسیه، ژاپن و پاکستان و از دانشگاهها و مراکز پژوهشی و دانشگاههای مختلف در کنفرانس شرکت داشتند، ولی سهم اصلی در میان شرکت کنندگان به ایرانیان اختصاص داشت و ازمیان دانشگاهها نیز دانشگاه تورانتو به عنوان برگزار کنندهی سمینار، نقشی بیشترین تعداد شرکت کننده را به خود اختصاص داده بود و نقشی اصلی و تعیین کننده بر عهده داشت. برای نمونه از میان 64 اداره کننده (Chair) این جلسات، 39 نفر ایرانی بودند و 19 نفر نیز از دانشگاه تورانتو این مسؤولیت را بر عهده داشتند که البته سهم ایرانیان شاغل در دانشگاههای ایران در مدیریت نشستها بسیار کم بود.
همهی جوانب و ابعاد تاریخ و فرهنگ ایران در نشستهای این چهار روز مورد بحث قرار گرفت و دربارهی زبان و ادبیات فارسی، هنر و موسیقی و تاریخ و تحولات سیاسی، موضوع اقلیتهای دینی و همچنین ابعاد مختلف زندگی اجتماعی ایرانیان مورد کند و کاو قرار گرفت. کیفیت علمی سخنرانیها بسیار خوب بود و از این جهت بسیار بهتر از کنفرانس ششم که دو سال پیش در لندن برگزار شده بود، برگزار شد. برنامهی کامل کنفرانس را میتوانید در پایگاه اینترنتی انجمن مطالعات ایرانی ببینید.
یکی از تفاوتهای دیگر این کنفرانس با کنفرانس ششم محدود شدن تعداد شرکت کنندگان آن بود. برخی از کسانی که برای شرکت در کنفرانس پیشین پذیرفته شده بودند، به این کنفرانس راه نیافتند. افزون بر خواست برگزار کنندگاه سمینار، علت دیگر آن را باید در نوع برخورد سفارت کانادا در تهران با درخواست کنندگان ویزا دانست. به گفتهی دست اندرکاران کنفرانس 80 در صد کسانی که قرار بود به تورانتو سفر کنند، نتوانستند از سفارت کانادا ویزا بگیرند و از شرکت در کنفرانس باز ماندند. حتی گفته شد که یکی از موانع حاضر نشدن دکتر مجمد رضا شفیعی کدکنی در مراسمی که قرار بود از او تفدیر شود، مشکل ویزا بوده است.
یکی از سخنرانیهای سمینار که به زبان فارسی ایراد شد، سخنرانی استاد محمد ابراهیم باستانی پاریزی بود که با استقبال چشمگیری هم مواجه شد. استاد باستانی پاریزی دربارهی سابقهی آشنایی ایرانیان با کانادا پرداخت و نمونههایی را از روزنامهی وقایع ارایه کرد. در ادامه استاد به سراغ موضوع برده داری و تجارت برده رفت و در پایان نیز با اشارهای به کرمان که رسم او در اینگونه سخنرانیهاست، به این نکته اشاره کرد که کشف نفت را نباید پایان برده داری در ایران بدانیم بلکه تنها کشف و استخراج نفت بود که با ایجاد کارخانههای مختلف و به کار گرفتن کارگران برده داری را در ایران به طور کامل از میان برد.
پس از سخنرانی استاد باستانی پایریزی استاد احسان یار شاطر که در میان حاضران بود، ایستاد و از نقش دکتر باستانی در تاریخنگاری معاصر ایران سخن گفت. وی گفت باستانی پاریزی تاریخ را به میان مردم آورد و این علم را مردمی کرد. دکتر باستانی پاریزی هم در ادامه گفت که وفتی دکتر یارشاطر رسالهی دکترای خود را دفاع میکرد، او دانشجو بود و خود را به زحمت به جلسهی دفاع رسانده بود. باستانی پاریزی ادامه داد که راهنمای یارشاطر استاد فروزانفر بود و در ٱن جلسه اشاره کرد که او سختگیری زیادی داشته و یار شاطر هر گز از سختگیریهای او نرنجیده است؛ چرا که او یار شاطر است، نه بار خاطر. شیرینی بیان و طنز پرمعنا و شیرین استاد باستانی بارها حاضران را بر آن داشت تا با کف زدنهای ممتد او را تشویق کنند و در مجموع جلسهی بسیار خوبی بود.
در این کنفرانس من هم در بارهی علل توقف رشد علوم عقلی به ویژه علوم بعد از مرگ الغ بیگ سخنرانی کردم. برای من شرکت در این کنفرانس تجربهی بسیا متفاوت و خوبی بود و فکر میکنم تأثیرات علمی مثبت آن را، ایجاد شدن انگیزهی بیشتر برای کار علمی و تلاش پژوهشی بیشتر باشد.
در خلال این چهار روز 60 نشست در 7 سالن محل برگزاری کنفرانس (Park Hyatt Hotel) و یک نشست نیز در محلی دیگر (Roy Thomson Hall) برگزار شد. نشستها در یک برنامهی فشرده در 6 وقت کاری در روز برگزار میشد و جز یکی دو سخنرانی بقیه به زبان انگلیسی ایراد شد و بحث و بررسیها نیز به زبان انگلیسی بود. در هر روز، علاوه بر نشستهای علمی، یک نشست بحث آزاد یا کارگاه آموزشی و یک مراسم اهدای جوایز ویژهی انجمن مطالعات ایرانی نیز برگزار میشد. گل سر سبد برنامههای کنفرانس، اجرای برنامهی کنسرت هزارهی شاهنامه بود که توسط ارکستر سمفونی تورنتو برگزار شد و با نقالی استاد مرشد ولیالله ترابی همراه بود و من مستقلاً در وبلاگم پستی را به آن اختصاص دادهام.
هر چند استادان مختلف ایرانشناس سراسر جهان از جمله ایران کانادا، امریکا، اروپا، اقیانوسیه، ژاپن و پاکستان و از دانشگاهها و مراکز پژوهشی و دانشگاههای مختلف در کنفرانس شرکت داشتند، ولی سهم اصلی در میان شرکت کنندگان به ایرانیان اختصاص داشت و ازمیان دانشگاهها نیز دانشگاه تورانتو به عنوان برگزار کنندهی سمینار، نقشی بیشترین تعداد شرکت کننده را به خود اختصاص داده بود و نقشی اصلی و تعیین کننده بر عهده داشت. برای نمونه از میان 64 اداره کننده (Chair) این جلسات، 39 نفر ایرانی بودند و 19 نفر نیز از دانشگاه تورانتو این مسؤولیت را بر عهده داشتند که البته سهم ایرانیان شاغل در دانشگاههای ایران در مدیریت نشستها بسیار کم بود.
همهی جوانب و ابعاد تاریخ و فرهنگ ایران در نشستهای این چهار روز مورد بحث قرار گرفت و دربارهی زبان و ادبیات فارسی، هنر و موسیقی و تاریخ و تحولات سیاسی، موضوع اقلیتهای دینی و همچنین ابعاد مختلف زندگی اجتماعی ایرانیان مورد کند و کاو قرار گرفت. کیفیت علمی سخنرانیها بسیار خوب بود و از این جهت بسیار بهتر از کنفرانس ششم که دو سال پیش در لندن برگزار شده بود، برگزار شد. برنامهی کامل کنفرانس را میتوانید در پایگاه اینترنتی انجمن مطالعات ایرانی ببینید.
یکی از تفاوتهای دیگر این کنفرانس با کنفرانس ششم محدود شدن تعداد شرکت کنندگان آن بود. برخی از کسانی که برای شرکت در کنفرانس پیشین پذیرفته شده بودند، به این کنفرانس راه نیافتند. افزون بر خواست برگزار کنندگاه سمینار، علت دیگر آن را باید در نوع برخورد سفارت کانادا در تهران با درخواست کنندگان ویزا دانست. به گفتهی دست اندرکاران کنفرانس 80 در صد کسانی که قرار بود به تورانتو سفر کنند، نتوانستند از سفارت کانادا ویزا بگیرند و از شرکت در کنفرانس باز ماندند. حتی گفته شد که یکی از موانع حاضر نشدن دکتر مجمد رضا شفیعی کدکنی در مراسمی که قرار بود از او تفدیر شود، مشکل ویزا بوده است.
یکی از سخنرانیهای سمینار که به زبان فارسی ایراد شد، سخنرانی استاد محمد ابراهیم باستانی پاریزی بود که با استقبال چشمگیری هم مواجه شد. استاد باستانی پاریزی دربارهی سابقهی آشنایی ایرانیان با کانادا پرداخت و نمونههایی را از روزنامهی وقایع ارایه کرد. در ادامه استاد به سراغ موضوع برده داری و تجارت برده رفت و در پایان نیز با اشارهای به کرمان که رسم او در اینگونه سخنرانیهاست، به این نکته اشاره کرد که کشف نفت را نباید پایان برده داری در ایران بدانیم بلکه تنها کشف و استخراج نفت بود که با ایجاد کارخانههای مختلف و به کار گرفتن کارگران برده داری را در ایران به طور کامل از میان برد.
پس از سخنرانی استاد باستانی پایریزی استاد احسان یار شاطر که در میان حاضران بود، ایستاد و از نقش دکتر باستانی در تاریخنگاری معاصر ایران سخن گفت. وی گفت باستانی پاریزی تاریخ را به میان مردم آورد و این علم را مردمی کرد. دکتر باستانی پاریزی هم در ادامه گفت که وفتی دکتر یارشاطر رسالهی دکترای خود را دفاع میکرد، او دانشجو بود و خود را به زحمت به جلسهی دفاع رسانده بود. باستانی پاریزی ادامه داد که راهنمای یارشاطر استاد فروزانفر بود و در ٱن جلسه اشاره کرد که او سختگیری زیادی داشته و یار شاطر هر گز از سختگیریهای او نرنجیده است؛ چرا که او یار شاطر است، نه بار خاطر. شیرینی بیان و طنز پرمعنا و شیرین استاد باستانی بارها حاضران را بر آن داشت تا با کف زدنهای ممتد او را تشویق کنند و در مجموع جلسهی بسیار خوبی بود.
در این کنفرانس من هم در بارهی علل توقف رشد علوم عقلی به ویژه علوم بعد از مرگ الغ بیگ سخنرانی کردم. برای من شرکت در این کنفرانس تجربهی بسیا متفاوت و خوبی بود و فکر میکنم تأثیرات علمی مثبت آن را، ایجاد شدن انگیزهی بیشتر برای کار علمی و تلاش پژوهشی بیشتر باشد.
چهارشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۸۷ ساعت ۳:۴۸