به اقتفا و اقتدای بر استاد محمد آصف فکرت و ترانک ایشان، غزلکی تقدیم می شود:
دو جرعه از غــــزل تازهام بزن خوب است
بنوش جـــام غزل را، شــراب مکتـوب است
دو قطـــره غم، کمی اندوه در غزل بـد نیست
غمـــی که چاشنی چشــــمهای مرطـوب است
نه رنــج میدهــدت نـــــــه خمــــار بیدرمان
بخوان و باز بخوان، این شراب مرغوب است
غزل نه نان، نه شراب است تــــرجمان دل است
اگرچه زخمی و محزون، اگرچه مصلوب اسـت
دوشنبه ۱ مرداد ۱۳۸۶ ساعت ۵:۲۶