آمار بازدید
بازدیدکنندگان تا کنون : ۱۴۶٫۷۸۰ نفر
بازدیدکنندگان امروز : ۷۵ نفر
تعداد یادداشت ها : ۴۷
بازدید از این یادداشت : ۳٫۰۶۰

پر بازدیدترین یادداشت ها :

 

 

   نور‌الدین عبدالرحمان جامی (898-817ه.ق.) یکی از بزرگ‌ترین چهره‌های عرفان و ادب ایران در واپسین روزگاران حکومت تیموریان در ایران بوده است. عصر او دورانی‌است که نتایج دراز مدت هجوم مغولان بر فرهنگ این سرزمین آشکار شده و به تعطیل شدن کار خلاق علمی و ادبی انجامیده است. روزگار جامی روزگار تقلید و تتبع است؛ روزگار شرح نویسی و فراهم آوردن گزیده و حاشیه و اقتباس از آثار پر ارزش قرون گذشته است.

   گروهی از نویسندگان، جامی را هم در همین زمره دانسته‌اند و او را یکی از نوابغ تدوین و ارائه‌ی فشرده‌ي اندیشه‌ها و آموزه‌های پیشینیان دانسته‌اند، چنانکه معتقدند هیچکس به‌خوبی جامی نتوانسته است فصوص‌الحکم شیخ اکبر ابن عربی را شرح کند و نقد النصوص فی شرح الفصوص او را شاهکاری در شرح و تدوین می‌دانند.

   این اندیشه در باره‌ی کارادبی جامی‌ نیز وجود داشته است. در تذکره‌ی نصرآبادی ابیاتی وجود دارد که نشان می‌دهد جامی به استفاده از مضامین اشعار دیگران در اشعار خود متهم بوده است:

 

ای باد صبا بگو به جامی

آن دزد سخنوران نامی

 

بردی اشعار کهنه و نو

از سعدی و انوری و خسرو

 

اکنون که سر حجاز داری

 واهنگ حجاز ساز داری

 

دیوان ظهیر فاریابی

در کعبه بدزد اگر بیابی

البته این ماجرا نیز درچاچوب همان توانایی جامی در اقتباس و تدوین قابل طرح است وپاره‌ای مضامین اشعار جامی را می‌توان گلچینی از مضامین ادبی شاعران پیش از خود دانست .

   گذشته از اینکه میزان درستی این سخنان درباره‌ی جامی محل تأمل است؛ می‌توان گفت که در آثار جامی زمینه‌های خلاقانه و بدیع بسیاری دیده می‌شود. یکی از این عرصه‌ها طنز در آثار جامی است. جامی به‌اقتضای روزگاری که می‌زیست و در آن طنز و شوخ طبعی شیوع و خریدار فراوان داشت، در شعر خود از عنصر طنز و شوخ طبعی بهره‌ی فراوانی برده است.

   امیر علیشیر نوایی در خمسة‌المتحیرین، از نمونه‌‌های شوخ طبعی‌های جامی سخن می‌راند. از جمله آنکه در هرات شاعری به نام ساغری مدعی بوده است که برخی از شعرا اشعار پر معنی او را می‌دزدند. این ساغری، شاعر خوبی نبود، ولی خوب شعر می‌خواند. در مجلسی علیشیر نوایی در معرفی او به جامی گفت: «علاوه بر این‌که اشعارشان خوب است، خوب هم می‌خوانند»‌ و جامی جواب داد: «در این قسمت است که ما را بازی می‌دهند». باری، جامی در نقد ادعای ساغری، قطعه‌ای سروده که نوایی آن را نقل کرده است:

ساغری می‌گفت دزدان معانی برده اند

هر کجا در شعر من یک معنی خوش دیده‌اند

 

دیدم اکثر شعرهایش را، یکی معنی نداشت

راست می‌گفت این که معنی‌هاش را دزدیده‌اند

 

در نمونه‌ای دیگر نوایی به حکایتی می‌پردازد که یادآوری آن خالی از لطف نیست. عبدالصمد خوشنویس که از خطاطان مشهور روزگار خود بوده است، دیوان جامی را به خط خود نوشته و به نوایی داده بود. نوایی هم آن را به خدمت جامی برده بود و جامی با مطالعه‌ی دیوان دریافته بود که خوشنویس خود را ملزم داشته که حتی مصرعی را هم بی غلط ننویسد. نوایی هم خواهش کرد که جامی اغلاط را به خط خود اصلاح کند. جامی نیز پس از انجام این کار قطعه‌ای گفت و در آخر دیوان نوشت:

خوش‌نویسی چو عارض خوبان

سخنم را به خط خوب آراست

 

لیک هر جا در او ز سهو قلم

گاه چیزی فزود و گاهی کاست

 

کردم اصلاح آن من از خط خویش

گرچه نامد چنان‌که دل می‌خواست

 

هرچه او کرده بود با سخنم

به خط او قصور کردم راست

 

   نمونه‌ای دیگر از خلاقیت‌ها و نو آوری‌های جامی، منشآت اوست. منشآت جامی را عصام‌الدین اورنبایف و اسرار رحمانوف به چاپ رسانده‌اند و نامش را گذاشته‌اند نامه‌ها و منشآت جامی(که کلمه‌ی نامه‌ها در عنوان کتاب زاید است و مشخص نیست چرا مصححان به نام منشآت جامی اکتفا نکرده‌اند). در مقدمه‌ی جناب اعلاخان افصح زاد بر کتاب هم خطاهایی وجود دارد که در جای خود قابل نقد است و در این مجال از آن درمی‌گذرم.

   منشآت جامی از نظر سادگی، ایجاز، و دوری از تکلفات معمول منشآت عصر او بسیار درخور توجه است. اگرچه او در برخی نامه‌ها که برای خواجه عمادالدین محمود گاوان گیلانی معروف به ملک‌التجار و در پاسخ نامه‌های او نوشته‌ کوشیده است متصنع و متکلف سخن براند و در حقیقت فضل فروشی ملک‌التجار را در شیوه‌ی انشاء نامه‌هایش بی‌پاسخ نگذارد، ولی در غالب موارد نوشته‌های او نسبت به منشأت رایج عصر او بسیار متفاوت است. بیشتر نامه‌ها به‌ویژه نامه‌هایی که جامی برای سلطان و امیران و وزیران معاصر خود در پایمردی میان ایشان و مردم می‌نویسد، بسیار صریح و مضمون گراست. عبارت پردازی ادیبانه‌را به کناری نهاده و پوست کنده سخن خود را مطرح می‌کند: «بعد از عرض نیاز معروض آنکه، ضعیفه‌ی دارنده، تظلمی دارد. اگرچنانچه آن را اصغاء نموده و به‌غور حال وی برسند از طریقه‌ی شفقت دور نمی‌باشد».(نامه‌ها، ص ۱۷۸، نامه‌ی ۲۳۹). اغلب این نامه‌ها با همان عبارت «بعد از عرض نیاز معروض آنکه...» آغاز می‌شود. نامه‌نگاری‌های او ماهیتی کاملاً کاربردی دارد و از لفاظی و فضل فروشی ادبی به‌دور است. بررسی منشآت جامی و اشاره به نوآوری‌های سبک منشآت نویسی او موضوع تحقیقی مستقل است که به مجالی دیگر نیاز دارد.

چهارشنبه ۷ آذر ۱۳۸۶ ساعت ۱۱:۴۷
نظرات



نمایش ایمیل به مخاطبین





نمایش نظر در سایت