برای ما بنویسید
*نام و نام خانوادگي :

پست الکترونيکي :

نمایش ایمیل به مخاطبین
صفحه وب:

محل سکونت:

*مطلب :

نمایش نظر در سایت

حامد شیواپور
۱۵ اسفند ۱۳۹۱ ساعت ۶:۰۹
جناب آقای فرهانی سلام علیکم<br />
سوالی از خدمتتان دارم که نمی‌دانم به حوزه تخصص شما در متن‌پژوهی مربوط می‌شود یا خیر.<br />
آیا متن خوب و مناسبی برای مقطع ارشد در موضوع تفسیر یا علوم و معارف قرآن سراغ دارید که تا کنون تصحیح نشده باشد؟<br />
اگر جسارت نیست لطفا پاسخ را به ایمیلی که خدمتتان ارسال می‌کنم لطف بفرمایید.
بیژن مومیوند
۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۷:۳۸
آقای فرهانی گرامی<br />
سلام<br />
من بیژن مومیوند هستم از مجله «مهرنامه»<br />
برای شماره آینده مهرنامه به مناسبت سالمرگ شاه اسماعیل، پرونده‌ای درباره دوره صفویه داریم<br />
با توجه به پایان‌نامه و کتاب محققانه شما می‌خواستم از شما درخواست کنم که در صورت امکان مطلبی برای این پرونده به ما بدهید. چون ایمیل و شماره تماسی از شما پیدا نکردم اینجا پیام گذاشتم. در صورت تمایل لطفا شماره تماس‌تان را برایم ایمیل کنید تا جزئیات و موضوعات پرونده را با شما در میان بگذارم<br />
ارادتمند<br />
بیژن مومیوند
lostname
۱۸ آذر ۱۳۹۰ ساعت ۱۲:۰۶
بسمه تعالی<br />
سلام<br />
یک کتابچه کوچک دست نویس بزبان فارسی در اختیار بنده هست که نویسنده آن طبق رسم قدیم کشکول مانندی از اشعار و احکام و احادیث جمع کرده. نام سه تن در آن یافت شد:ملا...شجاع محلاتی ، نائینی ، کاشفی<br />
از 1256 تا 1321 قمری تاریخ کتابت دارد<br />
میدانم که تالیفاتش ارزشی ندارد . آیا اشعار خود نگارنده ارزشی برای ارائه و بررسی دارد؟<br />
متشکرم<br />
در پناه حق
hashemi
۸ مهر ۱۳۸۷ ساعت ۶:۲۸
متشكرم
زهرا فاطمي مقدم
۲۰ تير ۱۳۸۷ ساعت ۱:۴۶
با سلام لطفا در صورت امكان آدرس gmail خود را براي من ارسال كنيد.<br />
با تشكر
آمار بازدید
بازدیدکنندگان تا کنون : ۱۵۶٫۸۵۲ نفر
بازدیدکنندگان امروز : ۱ نفر
تعداد یادداشت ها : ۴۷

پر بازدیدترین یادداشت ها :
اگر می‌خواستی تقدیر باشی می‌توانستیو یک فرجام بی‌تغییر باشی می‌توانستی اگر می‌خواستی خواب پریشان خیالم راتو خود زیباترین تعبیر باشی می توانستی در این قاب خیالی، قاب خالی، قاب بی تقدیر اگر می خواستی تصویر باشی می توانستی اگرمی‌خواستی ـ لیلای من ـ  اسطوره ای شیرینجهان افروز و عالمگیر باشی می توانستی دلت می‌خواست گر متن تمام شعرهایم راتو خود شیواترین...
پنجشنبه ۱ آذر ۱۳۸۶ ساعت ۸:۱۹
تو حرف می‌زنی اما صدا صمیمی‌ نیستهوای بی‌رمق واژه‌ها صمیمی نیستتو حرف می‌زنی اما چرا نمی‌شنومچرا صدای تو روشن، چرا صمیمی نیست؟دو دست خاکی ما جاده‌های رابطه بودچه سال‌هاست که این جاده‌ها صمیمی نیستنگاه ما سخن تازه‌ای نمی‌گویدو خودنمایی لبخندها صمیمی نیستنمی‌توان به کسی دل سپرد و عاشق بودسلام مبهم آیینه تا صمیمی نیستبه عشق می‌نگرم، این چراغ خاطره...
سه شنبه ۱ آبان ۱۳۸۶ ساعت ۹:۱۲
   لبخند فرتوتم جوان می‌شد اگر می‌خواستدستان سردم مهربان می‌شد اگر می‌خواست این بوته‌زار خشک پاییزی به اعجازشیک روز باغ ارغوان می‌شد اگر می‌خواست این آسمان تیره، این تا بی‌نهایت ابرطوفانی از رنگین کمان می‌شد اگر می‌خواست از آبشارانی که می‌دانی و می‌دانمطبع غزلسازم روان می‌شد اگر می‌خواست آن بی شکست آن فاتح نستوه بی‌آراماین جنگجوی پیر آن می‌شد اگر...
يكشنبه ۱ مهر ۱۳۸۶ ساعت ۱:۲۳
    تصمیم گرفته‌ام در اولین روز هر ماه غزلی را در وبلاگم بگذارم؛ اگر بود، نوسروده و اگر نه غزلی از گذشته. این غزل اگر چه از نظر تاریخ سرودن تازه نیست، امّا از نظر وزن و شیوهٔ بیان تازگی‌هایی دارد که شاید ارزش یکبار خواندن را داشته باشد  آمـــــد به رویارویی امــــــواج با یک نیــــزهٔ کوچکمی‌خواست از دریـــا بگیرد باج، با یک نیزهٔ کوچک چون شاهکــــــــان...
پنجشنبه ۱ شهريور ۱۳۸۶ ساعت ۱۱:۲۳